سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعداد بازدید کنندگان
10172

بازدید امروز
5

بهار 1385 - علی جون

گفتگو با دانشمندان، مایه بهره مندی ازایشان و به دست آوردن فضیلتهای آنان است . [امام علی علیه السلام]

خانه| مدیریت| شناسنامه | ایمیل


 RSS 


موضوعات

اوقات شرعی


جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!


لوگوی من

بهار 1385 - علی جون

لینک دوستان


لوگوی دوستان


آرشیو

تابستان 1387
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384


آوای آشنا


صدای خودم


حضور و غیاب

یــــاهـو


اشتراک

 


طراح قالب




¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 11:3 عصرپنج شنبه 85 اردیبهشت 21

توصیه به دوشیزگان

1- یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.

2- ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.

 3- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که می‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم.

4- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن می‌افتین.

 5- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو خط بکشید.

 6- دعای باز شدن بخت رو دورگردنتون آویزون کنید یه وقت کتابشودورگردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج می‌شه .

۷- پسر‌های فامیل بهترین و در دسترس‌ترین طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.

 8- رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل...!

 9- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی‌بی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شاداماد می‌سازند براتون.

10- یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب

و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید .

11- در پوشش دقت کنید، لباس چسبناک و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ

معیارهای دوماد پسند بهترینه.

12- مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم.

13- سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و

 اونجوریه...

14- تا مامانه و باباهه می‌گن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید

کنید و دنبالشو بگیرید.

15- بلاخره اگه خدای نکرده می‌خواهید جزو اون یک میلیون وهفت صد هزاردختر بی شوهر نباشید(تازه اگه همه پسرای این مملکت داماد

 شن، که نمی شن) هرچی دارید رو کنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات وهنر مندیاتتونه.

۱۶ - و اینو بگم که از هیچ دوره زندگیتون به اندازه وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید معاشقه می کنید

 لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش کار ندارم.

 17-وآخرین توصیه اینکه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق نشید و مثل کبک سرتونو زیر برف نکنید یه خورده به فکر زندگی

آینده‌تون باشید و اینقدر از این شاخه  به اون شاخه نپرید چون ترشیده می شید.



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 1:6 صبحسه شنبه 85 اردیبهشت 19

خواستگاری و روشهای آن:

 1- مثل زمان ناصر الدین شاه ننه جون و بی‌بی صغرا  و آبجی‌جون و خاله اقدس و عمه کلثوم رو مثل گروه بازرسین سازمان ملل راهی خونه‌های مردم کنیم

   تا دختر بیچاره اونارو با ذره بین کنکاش کنن و هزار و یک عیب روش بذارن و چای و میوه‌ای خورده عزم را برای یافتن دختر شاه پریان جزم نمایند.

2- مثل زمان محمدرضاشاه خودتون راه بیفتین توی خیابونای خلوت و تا از یکی خوشتون اومد برید جلو و خیلی مودبانه باهش آشنا بشید و بعد دستش رو بگیرید

  ببرید توی یک کافی شاپ و بعد از شنیدن ترانه‌ای ازش درخواست ازدواج کنید و اونم یه لبخند شرم گینانه بزنه و بله رو بگه .

 3- مثل همین زمان رفتار کنین و برین دانشجو بشین و توی دانشگاه با یکی سر حرف رو باز کنید و بعد کم‌کم ازش خوشتون بیاد و بعد براش نامه بنویسید و یواشکی بهش بدید

   و دلتون تاپ تاپ کنه و بعد هم بی‌سروصدا عقد بشین و سر کلاس همش به هم نگاه کنید.

4- مثل زمان آینده رفتار کنید و به دوست دخترتون بگین یک نفر براتون پیدا کنه و بعد همراه همون دوست دخترتون یه شاخه گل بخرید و برید خونه طرف و اگه ازش خوشتون

  اومد چه بهتر و گرنه واسه اینکه دلش نشکنه حداقل باهاش دوست بشید.

5- روش خشن‌تری هم هست که باید یک شیشه اسید بخرید و برید سر راه طرف و تهدیدش کنید که یا زنتون بشه یا شیشه اسیدو روی خودتون می‌ریزید. ویا اصلا میشه هیچکدوم

  ازین دردسرا رو متحمل نشد و مثل آدم، مسیر عادی زندگی رو طی کرد.



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 12:26 صبحسه شنبه 85 اردیبهشت 19



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 9:11 عصریکشنبه 85 اردیبهشت 17

 

وقتی که گریه کردیم گفتن بچه است.................

 وقتی که خندیدیم گفتن دیونه است..................

 وقتی که جدی بودیم گفتن مغروره.............................

وقتی که شوخی کردیم گفتن سنگین باش.............................

وقتی که حرف زدیم گفتن پر حرفه...................................................

وقتی که ساکت شدیم گفتن عاشقه...................................................

حالا ام که عاشقیم می گن گناه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چقدر سخته تو چشمهای کسی که تمام عشقت رو دزدیده وبه جاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داده زل بزنی وبه جای انکه لبریز از کینه و نفرت بشی،حس کنی هنوزم دوسش داری.

چقدر سخته توخیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدش هیچ چیزی به جز سلام نتونی بگی.....

چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونهای اشک گونهاتو خیس کنه، اما مجبور باشی بخندی تانفهمه هنوزم دوسش داری....

                                                       حرف دل بیان کردن سخت

ای عشق چکار کردی با من

 

  



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 10:12 عصرچهارشنبه 85 اردیبهشت 13

 

نام تو رو آورده ام دارم عبادت میکنم
گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت میکنم
دستت به دست دیگری از این گذشته کار من
اما نمی دانم چرا دارم حسادت میکنم
گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم
شاید تو با خودئ گفته ای دارم اطاعت میکنم
رفتم کنار پنجره دیدم تو را با بگذریم
چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت میکنم
من عاشق چشم تو ام تو مبتلای دیگری
دارم به تقدیر خودم چندیست عادت میکنم
تو التماسیم می کنی جوری فراموشت کتم
با التماس ولی تو را به خانه دعوت میکنم
گفتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولی
رفتم که تو باور کنی دارم محبت میکنم



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 12:27 صبحپنج شنبه 85 اردیبهشت 7

بشکن و منتظر نمون
دل واسه ی  شکستنه
اما فقط یادت باشه
این دفعه نوبت منه
میخوای بمون میخوای برو
پای خودت خوب وبدش
اما اگه میخوای باشی
رفا قتی بزن قدش
بشکن و منتظر نمون
دل واسه ی  شکستنه
خیال می کردی قلب من
تاب شکستن نداره
منتظری بازم دلم
پیش دلت کم بیاره
مرام ما تو عاشقی
یکدلی وصداقته
وقتی میگم نوکرتم
این آخر رفاقت



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 12:15 صبحپنج شنبه 85 اردیبهشت 7

 



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 12:13 صبحپنج شنبه 85 اردیبهشت 7

عشق از دید حاج آقا:استغفر الله باز از این حرفهای بی ناموسی زدی.

(جمله عاشقانه:خداوند همه جوانها رو به راه راست هدایت کند)

2-عشق از دید دختر حاج آقا:آه.... خدای من یعنی میشه بدون اینکه بابام بفهمه من عاشق بشم.

(جمله عاشقانه ندارد)

3-عشق از دید یه ریاضی دان:عشق یعنی دوست داشتن بدون فرمول.

(جمله عاشقانه:آه عزیزم به اندازه سطح زیر منحنی دوست دارم)

4-عشق از دید بقال سر کوچه:والا دوره ما عشق مشغ نبود ننمون رفت و این سکینه خانوم رو واسه ما گرفت.

(جمله عاشقانه:سکینه شام چی داریم؟...)

5-عشق از دید داوود کاردی (در زندان):مرامتو عشقه عشقی

(جمله عاشقانه: چاقو خورتیم لوتی..)

6-عشق از دید یه دختر مدیوم کلاس و کمی بی غم:آه عزیزم کاش الان پیشم بودی بغلم میکردی سرمو میزاشتم رو شونه هات

(جمله عاشقانه:دوست دارم عزیزم)

7-عشق از دید مادر بزرگم:این حرفهای بدو نزن. راستی این دختر اقدس خانوم خیلی دختر خانوم و با کمالاتیه تازه تحصیل کرده هم هست.

(جمله عاشقانه:بریم خاستگاری)

8-عشق از دید.....(خودتون الان می فهمید از دید کی):عزیزم تو که عاشق منی پس چرا هزینه عمل کردن دماغمو نمی پردازی

بریم سور نتو. سالی با دوستش هم قراره بیاد. دوست سالی واسش یه ماتیز(به قول بعضیها دوو منگل)گرفته تو حتی حاضر نیستی

واسه من که این همه دوست دارم حتی یه پراید بخری.

(جمله عاشقانه:عزیزم گوشی سونی میخوام و.....راستی دوستت هم دارم)

9-عشق از دید کسی که بار اوله عاشق میشه:عزیزم باور کن بدون تو حتی یه لحظه هم نمی تونم زندگی کنم.تو واسم همه دنیا هستی...

(جمله عاشقانه:فدات شم عزیزم خیلی خیلی دوست دارم)

10-عشق از دید کسی که بار اولش نیست:عزیزم خیلی دوست دارم . باور کن به خاطر تو شبها پا برهنه میخوابم.

(جمله عاشقانه:آه عزیزم دیرم شده باید برم)

11-عشق از دید یک راننده:رادیات(رادیاتور) عشق من از برایت جوش آمده.باور نداری بر آمپرم بنگر(با لهجه شوفری بخوانید)

(جمله عاشقانه:عیزم دوست دار...بو بو بوغ)

12-عشق از دید بعضی ها(ترشیده ها):آه خدا یعنی میشه بیاد خواستگاریم...

(جمله عاشقانه:یا شابدالعظیم 100 تومن نذرت میکنم بیاد خواستگاریم)

13-به دلیل نحسی از نوشتن معذوریم حتی شما دوست عزیز( البته یه بار تو مسابقات بسکتبال شماره 13 میپوشیدم اما سریعاً عوضش کردم)

14-عشق از دید اراذل و اوباش:عشق مشغ سیخی چند.برو بچه سوسول دلت خوشه. راستی خونه خالی نداری؟

(جمله عاشقانه:بوغ بوغ.. خانم بیا بالا خوش میگذره)

15-عشق از دید یک مهندس الکترونیک:عشق همان دوست داشتن است وقتی در av open loop ضرب میشود البته در این ناحیه انسان به صورت غیر خطی عمل میکند

(جمله عاشقانه:عزیزم تو منو در وسط منحنی مشخصه بایاس کردی)

16-عشق از دید بابام:آخه پسر عشق واست نون و آب میشه؟... حالا بگو ببینم پدرش چیکاره هست؟

(جمله عاشقانه:برو با دختر حاج آقا ازدواج کن)

 

17-: عشق یعنی ... به جای اینکه بره ها رو بشماری آنقدر به اون فکر کنی تا خوابت ببرهعشق از دیدبویز &گرلز

.

(جمله عاشقانه:با بویز &گرلز باشید)

18-عشق از دید مادرها:وا مگه تو امسال کنکور نداری؟عشق واسه بعد...مگه تو امسال فلان نداری؟عشق واسه بعد..مگه تو امسال بهمان نداری؟عشق واسه بعد...

(جمله عاشقانه:جملات عاشقانه ای هنوز بیان نشده)

19-عشق از دید کسی که در عشق شکست خورده:عشق یعنی کشک.............

(جمله عاشقانه:برو کشکتو بساب......)

۲۰ـ عشق از دید حاج خانوما:آدما رو زمین عاشق می شن تا تو آسمونا به عشق اصلیشون برسن ...

۲۱ـ عشق از دید زن ذلیل ها:دل دیگه .وقتی بهونه گرفت دیگه ول کن نیست فقط کافیه افسارشو رها کنی دیگه معلوم نیست از کجا سر در بیاری......

مجید برو حال کن



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 10:44 عصرسه شنبه 85 اردیبهشت 5

اگر ترکت کردم, دلیلش آن نبود که دوستت نداشتم

.
اگر ترکت کردم, دلیلش آن نبود که برایت زیاد بودم.


اگر ترکت کردم, دلیلش آن نبود که زندگیم بی تو بهتر خواهد بود.


هرچند که


ترکت کردم, که بگم عاشقت هستم.


ترکت کردم, که بگم: کبوتر با کبوتر, باز با باز. من کبوتر و تو باز

بودی.برای من زیادی زیاد بودی.

ترکت کردم, ترکت کردم که فرشتگان ترکت نکنند, برای اینکه جای تو اونجاست.


ترکت کردم برای اینکه عاشقت بودم و بمانم.


آخه یه وقتا آدم باید کسی را که خیلی دوست داره ترک کنه تا بتونه

 همیشه عاشقش بمونه.



¤ نوشته شده توسط علی جون در ساعت 9:47 عصریکشنبه 85 اردیبهشت 3

   1   2   3      >

خانه| مدیریت| شناسنامه | ایمیل